محمد رضا احمدخانی؛ حوریه شقاقی
چکیده
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهندهی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب مییابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعارهها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند ...
بیشتر
بر اساس دیدگاه شناختی تصورات ذهنی مبنای شکل دهندهی تصورات استعاری هستند و تفکرات، تجارب و فرهنگ هر ملت خاص همان ملت است و در زبان آنها بازتاب مییابد. هدغف مقاله حاضر بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی در زبانهای فارسی و ترکی آذری است و بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی بر شکل گیری استعارهها دراشعار یک شاعر دوزبانه مانند شهریار دخیل هستند و آیا این استعاره ها می توانند جهان بینی شاعر را منعکس کند. چارچوب نظری این پژوهش طبقهبندی لیکاف و جانسون (1980و1993) از استعارههای مفهومی و نیز زولتان کووچش (2005و2010 ) در تقسیم بندی استعاره ها به جهانی و متغییر وابسته به بافت و فرهنگ است. استعاره ها در 5 گروه طبیعت، عشق و هجران، مذهبی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و نژادی قرار گرفتند. نتایج آماری نشان داد که در قلمرو این دو زبان حوزههای استعاری «طبیعت»، «مذهبی و اعتقادی» جهانی هستند ولی حوزههای استعاری «عشق و هجران»، «سیاسی و اجتماعی» و «نژادی» وابسته به زبان هستند، و این ادعا که تصورات استعاری نه تنها مقولههایی زبانی هستند، بلکه اساس تفکر و رفتار آدمی را نیز شکل میدهند، تایید شد. در نتیجه بخشی از استعارهها در تطابق با مبانی همگانی شکل میگیرند و بخش دیگری از آنها تحت تأثیر مبانی فرهنگی، اجتماعی به وجود میآیند. یعنی ماهیت الگو برداریهای استعاری و حتی ترجیح کاربرد یک استعاره مفهومی بر دیگری تحت تأثیر باورهای فرهنگی افراد در کنار مبانی جهانی استعارهها میباشد و تأثیر پذیری ساخت استعاری از فرهنگ و محیط تأیید میشود.